every body, listen and repeat3

ساخت وبلاگ
یادمه قبلن، همین چن ماه پیش نوشتم که : "میدونی؟ یه چیزی کشف کردم تازگیا، اینه که آدما، از یه جایی به بعد تو زندگیشون همه ی احساساتشون به یه سمت خاصی میل میکنه. بعضیا کلن خوشالن، بعضیا کلن دپن، بعضیا کلن خنثا! مثلن من الان دیگه نمیتونم ناراحتی و دلتنگی و تنفر و خستگی و گشنگیمو از هم تشخیص بدم! همشون every body, listen and repeat3...
ما را در سایت every body, listen and repeat3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avazedohol1 بازدید : 140 تاريخ : شنبه 28 اسفند 1395 ساعت: 12:36

امروز روز سردی بود. یکی از سرد ترین روزای این ماه. همه عالم میدونن من چقد از سرما بدم میاد و چقد عذابه برام تو سرما از خونه بیرون رفتن. امروزم کلن حالم خوش نبود، سرما، ساعتای طولانی با بوت پاشنه دار را رفتن و ایستادن پا و کمرمو خسته کرده بود، شلوغی مترو و دیر اومدن تاکسی به اضافه سر درد لعنتیی که سه every body, listen and repeat3...
ما را در سایت every body, listen and repeat3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avazedohol1 بازدید : 176 تاريخ : يکشنبه 22 اسفند 1395 ساعت: 7:43

دو یو تینک دت آی ام ای گود تیچر؟ every body, listen and repeat3...
ما را در سایت every body, listen and repeat3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avazedohol1 بازدید : 161 تاريخ : سه شنبه 17 اسفند 1395 ساعت: 23:33

این چن روز تو تقویم، مناسبتای مهمی بود که میشد دربارشون نوشت، ولی من چیز خیلی جدیدی پیدا نکردم حقیقتش. میشد چنتا پست خوب داشته باشیم، ولی به دلیل کمبود منابع موثق ترجیح دادم همه رو با هم تو یه پست بنویسم. 12 تیر ماه 1367 میخاستم درباره ی سقوط هواپیمای 655 ایران، بنویسم، کلی گشتم تا یه عکسی، عکاسی چیزی پیدا کنم، عکس بود، ولی عکاس مشخصی نبود.(البته چون کلن فاجعه ی خیلی بزرگی بوده و فرایند جمع اوری اجساد و تیکه های هواپیما یه چیزی حدود 52 روز طول کشیده، و بیشتر اجساد وضعیت فجیعی داشتن به دلیل سوختگی و اینکه موشک دوم در حین سقوط مسافرا شلیک میشه به سمت هواپیما و باعث کنده شدن پوست و موی اونا میشه و هم اینکه به خاطر تو آب غوطه ور موندن از لحاظ ظاهری تغییر شکل داده بودن، خیلی از عکاسای خبری طاقت نمیاوردن و بر میگشتن) حتا غواصا خیلی شرایط بدی داشتن و یکی از کسانی که سرپرست جستجوی اجساد بوده، تعریف کرده که تیکه های پوست وگوشت به بدن غواصا میچسبیده و من به عنوان راه حل، بهشون دستور میدام یه مسافت طولانی رو شنا کنن تا کم کم این تیکه ها از لباساشون جدا بشه!:(((  فقط دوتا نکته پیدا کردم که به نظر every body, listen and repeat3...
ما را در سایت every body, listen and repeat3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avazedohol1 بازدید : 165 تاريخ : سه شنبه 17 اسفند 1395 ساعت: 23:33

دوم سپتامبر، میشه هفتادو یکمین سالگرد پایان جنگ جهانی دوم. متحدین، متفقین، هلوکاست، بمبارون اتمی هیروشیما و ناکازاکی، هیتلر و نازیسم، عهدنامه ی ورسای، تاسیس سازمان ملل متحد و آغاز جنگ سرد کلید واژه های مربوط به این جنگ شیش ساله اس. همیشه گفتم، بازم میگم، متاسفانه یه بخش زیادی از تاریخ دنیا رو درباره جنگا نوشتن. یه بخش خیلی زیاد. حتا همین الانم که دارن تاریخو مینویسن پر از جنگه. من اینجا تا حالا عکسای زیادی درباره ی خود جنگ و چیزایی که بلخره یه سرشون به جنگ وصل میشده گذاشتم. این عکس ولی، زیباترین و موندگار ترین و رمانتیک ترین تصویر از "جنگ جهانی دوم" عه. The Kiss آلفرد ایزنشتت، عکاس 47 ساله ی آلمانی کسیه که این عکس به یاد موندنی رو در بعد از ظهر 14 آگوست 1945، در میدون تایم نیویورک به ثبت رسوند. روزی که به وی دی(V.D) یا ویکتوری اور جپن _پیروزی بر ژاپن_ معروفه. تصویر یه هفته بعد در مجله لایف چاپ شد. البته نه روی جلد. در بخش دوازده صفحه ایه اختصاص یافته به "جشن پیروزی" که شامل تعداد زیادی عکس از شادی و بوسیدن مردم در شهرهای مخلف آمریکا مث میامی و واشنگتن و .. میشد.  این فریم، به خاطر every body, listen and repeat3...
ما را در سایت every body, listen and repeat3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avazedohol1 بازدید : 152 تاريخ : سه شنبه 17 اسفند 1395 ساعت: 23:33

1-دلم میخاد که بنویسم. چون میدونم وختی نمینویسم ینی که یه مرگیم هست. و مرگ الانم این دوهفته ایه که گذشته و دو هفته ای که مونده. که واقعن و از تهه دلم تک تک لحظه ها شو با حس بد و اینکه فقط زودتر تموم شه راحت شم گذروندم. یه لیست خیلی بند بالا نوشتم که 40 تا کار فقط واسه کلاسامه!!! دیگه بقیه ی مواردو نشمردم!!! ینی الان که دقت میکنم میبینم خدا وکیلی 6 ساله من یه عید درست حسابی نداشتم به خاطر کارای مدرسه و راستش این که انقد ناراحتم الان از این موضوع، به خاطر این نیستش که من کلن حال میکنم با عید و این چیزا. من اصن آدم ناسیونالیستی نیستم نوستالژی خاصیم ندارم. کلنم دوس دارم همه برن بیرون ساکت باشه من تنها باشم. خب؟ پس اصن بحثم نوروز باستانی و سنبل و ماهی قرمز و اقوام و دید بازدید نیس. اینکه الان ناراحتم و راستش بیشتر عصبانیم و همین جوری که اینا رو مینویسم طناب دار خانم مسئولو تو مغزم میبافم، به خاطر حرفاییه که این چارشنبه ای که گذشت بهمون زد. اون هفته ای ازم پرسید برنامه ات برای سال دیگه چیه؟ گفتم نمیام من دیگه. بعد دوباره این هفته اومد گفت من دنبال معلمم ولی همش دعا میکنم شما تصمیمت عوض شه بی every body, listen and repeat3...
ما را در سایت every body, listen and repeat3 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avazedohol1 بازدید : 144 تاريخ : سه شنبه 17 اسفند 1395 ساعت: 23:33